عراقچی: همکاری با آژانس شکل جدیدی پیدا خواهد کرد دیدار لاوروف با رهبر کره شمالی سفر ابو محمد جولانی به جمهوری آذربایجان شروط پ. ک. ک برای ورود به عرصه سیاسی: آزادی «عبدالله اوجالان»، خواسته اصلی ما برای ادامه روند صلح است موارد اختلافی میان حماس و اسرائیل در مذاکرات آتش‌بس واکنش سازمان ملل و فیدان به خلع سلاح پ. ک. ک بیانیه وزارت خارجه آمریکا درباره کشته شدن یک شهروند آمریکایی در کرانه باختری اخراج دسته‌جمعی در وزارت خارجه آمریکا؛ ۱۳۵۰ دیپلمات کنار گذاشته شدند موافقت آمریکا با فروش احتمالی تجهیزات پشتیبانی A-۲۹ Super Tucano به ارتش لبنان هدیه ویژه نتانیاهو برای ترامپ اذعان هاآرتص به دستیابی هکر‌های ایرانی به اطلاعات صد‌ها مقام اسرائیلی سرکرده پ‌ک‌ک برای دومین بار خواستار خلع سلاح این گروه شد سفارت چین: به ایران موشک نداده‌ایم سفر هیئت قطری به آمریکا / جزئیات برنامه این گروه در کاخ سفید نتانیاهو: با ترامپ درباره تلاش‌ها برای آزادی زندانیان در غزه صحبت کردم
یادداشت سیدعلی نجات، کارشناس مسائل غرب آسیا؛

جنگ ایران و رژیم صهیونیستی و سناریوی مهندسی منطقه

جنگ ایران و رژیم صهیونیستی، نبردی هستی‌محور برای هر دو طرف است و آینده کل منطقه به نتیجه آن بستگی دارد. این جنگ می‌تواند معادلات و توازن‌ منطقه‌ای را به‌کلی دگرگون کند.
سیدعلی نجات؛ کارشناس مسائل غرب آسیا
تاریخ انتشار: ۱۱:۴۴ - ۲۷ خرداد ۱۴۰۴ - 2025 June 17
کد خبر: ۲۸۰۹۹۶

 

جنگ ایران و رژیم صهیونیستی و سناریوی مهندسی منطقه

به گزارش «راهبرد معاصر»؛ با شعله‌ور شدن جنگ رژیم صهیونیستی و ایران، منطقه وارد پیچ خطرناک شده است که پیامدهای بلندمدتی خواهد داشت. نتیجه این جنگ نه‌تنها نقشه جدیدی برای منطقه ترسیم خواهد کرد، بلکه می‌تواند به‌معنای واقعی کلمه، موجب بازطراحی کامل ساختار منطقه شود. 

 

حتی امکان دارد به سوی جنگ منطقه‌ای گسترده‌تر بلغزد که هیچ‌کس از دامنه یا پیامدهای آن اطلاعی ندارد. با وجود این، واقعیت تحولات پی‌درپی جنگ نشان می‌دهد نتیجه آن تأثیر عمیقی بر آینده منطقه خواهد گذاشت.

ایران با حملات موشکی سنگینی که به قلب تل‌آویو و شهرهای بزرگ رژیم صهیونیستی وارد کرده، خسارت‌های جدی و تلفات انسانی زیادی بر جای گذاشته است

از منظر رژیم صهیونیستی و جریان راست‌گرای افراطی حاکم بر آن، این جنگ فرصتی تاریخی است که سال‌ها در انتظار آن بودند؛ برای ضربه‌زدن، نابودی برنامه هسته‌ای و تضعیف نفوذ منطقه‌ای ایران، آن‌هم با پشتیبانی آمریکا و کشورهای غربی.

 

در مقابل، ایران که این جنگ بر آن تحمیل شده است و در ابتدا شاهد ترور فرماندهان ارشد نظامی و دانشمندان هسته‌ای بود، گزینه‌ای جز دفاع از برنامه هسته‌ای و حفظ اقتدار خود ندارد، یا اینکه باید شروط آمریکا و رژیم صهیونیستی را برای برچیدن برنامه هسته‌ای و موشکی‌اش بپذیرد.

 

پس این جنگ، نبردی هستی‌محور برای هر دو طرف است و آینده کل منطقه به نتیجه آن بستگی دارد. اگر رژیم صهیونیستی و آمریکا پیروز شوند و ایران تسلیم اجرای شروط آمریکا شود، آن‌گاه معادلات و توازن‌ منطقه‌ای به‌کلی دگرگون خواهد شد. در این حالت، رژیم صهیونیستی خود را در برابر فرصتی تاریخی برای گسترش نفوذ و حذف کامل موضوع فلسطین خواهد دید. 

 

علاوه بر این، ایران با حملات موشکی سنگینی که به قلب تل‌آویو و شهرهای بزرگ رژیم صهیونیستی وارد کرده، خسارت‌های جدی و تلفات انسانی زیادی بر جای گذاشته است؛ صحنه‌ای که رژیم اشغالگر از زمان تأسیس خود تا به حال تجربه نکرده بود.

 

رژیم صهیونیستی با هدف شکستن مقاومت ایران، تأسیسات غیرنظامی و زیرساخت‌های اقتصادی را هدف قرار داده است. اکنون هر دو طرف وارد جنگی فرسایشی و پرهزینه شده‌اند که هرکس زودتر از ادامه آن دست بکشد، بهای سنگینی خواهد پرداخت.

 

قطعاً این جنگ با سناریوهای باز و غیرقابل پیش‌بینی روبروست و امکان دارد شعله‌های آن به سایر کشورها نیز سرایت کند و منطقه را به سوی جنگ منطقه‌ای تمام‌عیار بکشاند. آمریکا هنوز به شکل غیرمستقیم از رژیم صهیونیستی حمایت می‌کند، اما اگر خسارت‌های این رژیم سنگین‌تر شود، احتمال دارد مستقیم وارد جنگ شود. 

 

در طرف مقابل، ایران هنوز تمام برگ‌هایش را رو نکرده است و مقام‌های ایرانی به‌طور ضمنی از احتمال بستن تنگه هرمز سخن گفته‌اند؛ اقدامی که تجارت جهانی، به‌ویژه در حوزه نفت را به شدت تهدید خواهد کرد و تأثیرات گسترده‌ای بر اقتصاد جهانی خواهد گذاشت.

 

این پیامدهای احتمالی ایجاب می‌کند کشورهای عربی که نخستین آسیب‌دیدگان از بحران خواهند بود، اقدامی جدی و مؤثر برای حفظ امنیت و منافع ملت خود انجام دهند؛ امتی که اکنون با تهدیدات بزرگی از سوی تنش‌ها و درگیری‌های منطقه‌ای مواجه است. 

 

دیگر زمانی برای انتظار و تماشای تحولات باقی نمانده است، زیرا هر روز تأخیر، خطری تازه برای منافع و آینده ملت‌های عرب به همراه دارد.

خطای تاریخی ملت عرب، با وجود داشتن همه عناصر قدرت، این بود که دهه‌ها نتوانستند پروژه‌ای ملی و فراگیر برای مقابله با خطرات، حفظ منابع و ایجاد بازدارندگی مؤثر طراحی کنند

اشتباه است اگر کسی فکر کند رژیم صهیونیستی خواهان ثبات در منطقه است؛ زیرا این رژیم بر پایه اشغال و غصب حقوق دیگران بنا شده و آنچه بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی و دیگر هم‌فکرانش از جناح راست‌گرای افراطی درباره تغییر غرب آسیا می‌گویند، در واقع به‌معنای تسلط کامل این رژیم بر منطقه و بازنگری در نقشه جغرافیایی آن است. 

 

دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا چند ماه پیش گفت، غرب آسیا بیش از حد کوچک است و باید گسترده‌تر شود؛ چیزی که رهبران رژیم صهیونیستی به دنبال تحقق آن به‌هزینه کشورهای عربی هستند.

 

خطای تاریخی ملت عرب، با وجود داشتن همه عناصر قدرت، این بود که دهه‌ها نتوانستند پروژه‌ای ملی و فراگیر برای مقابله با خطرات، حفظ منابع و ایجاد بازدارندگی مؤثر طراحی کنند. نبود چنین پروژه‌ای به‌معنای حذف نقش عربی از نقشه توازن‌های جدید منطقه‌ای و کنار گذاشتن کشورهای عربی از پروژه بازطراحی منطقه است.

ارسال نظر
پرطرفدارترین اخبار
آخرین اخبار